اینجا دل آسمان بزرگ شده آنقدر بزرگ که از جانش ذره ذره به زمین می بخشد...
گویی همه وجودش دستهایی شده که تکه تکه ابرهایش را می سایند و از سر
کودکی و شیطنت بر سر زمین می ریزند..!
اینجا شاید آسمان با زمین بازیش گرفته...!
و چه شیرین است نظاره گر پاکی این دنیای کودکانه، بودن...
اینجا آسمان با ذره های دلش همبازی اش را صدا می زند ، مهربانانه رویایش را از
زمین به تصویر می کشدو شاید گاهی خرد می شود از غصه بهشتی که زمینش زده
اند!
اینجاآسمان هر از گاهی رویای زلال بودن را نهیب می زند ...
لذت پاکی را برای من و زمین نقاشی می کند تا خدای سپیدی ها خیلی از آرزوهای
مان دور نشود!
اینجا آسمان بزرگ شده و مهربان و زلال..
و من خدایش را، خدایم را بخاطر هر تلنگرش سپاس می گویم...