سلام من عقد هستم واسه ی سری کارا رفتم خونه ی مادر شوهرم اینا دو هفته ای اونجا بودم مجبور بودم اونجا باشم خودم اشپزی میکردم و ظرف میشستم چون زن فقط من و خواهر شوهرم با برادر شوهرام و شوهرم بودیم ولی من اشپزی میکردم بعد ی مدت من خونه بودم خواب بودم اومد با ماشین دم دز بوق زد ک ینی درو برام باز کنین ماشینو بیارم داخل خودش کلید داره ولی پیاده نمیشه کلا ادم پر ادعایی هست منم خواب بودم بوق اخری رو شنیدم رفتم دیدم درو خوذش باز کرد حتی سلامم نکرد از اون موقع هم قهر کرد ن سلام ن خدافظی هیییچ منم دیگه گفتم خیلی پرو شده اومد اشپزی کنه ی وعده اشپزی کرد برای من درست نکرذ منم نه غذا درست کردم براش ن ظرفاشو شستم برا خودمو شوهرم غذا درست میکردم میخوردیم ظرفای خودمونو میشستم بعدم برگشتم خونمون چون نمیتونستم تحملش کنم با این من چیکار کنم اصن واسه ی چیز مزخزف قهر کرد