2777
2789


میخوام تغییر کنم.....

هدفم از ایجاد این تاپیک اینه که فعالیتها و تجربیاتم رو در مسیر تغییر به اشتراک بذارم تا با در معرض دید و قضاوت قرار گرفتن کارهام هم انگیزه و تمرکزم برای راهی که در پیش گرفتم (تغییر)  بیشتر بشه و هم اینکه شاید کمکی باشه برای اونی که شبیه منه..... باشد که کامروا شویم ؛)

_ من؟؟؟

_ یک تنبل!

اومدم چند نمونه از تنبلیام بگم اما هم خجالت کشیدم و هم فکر میکنم برای من که در شروع راهم بار منفی داره!!! 

اما برای شما عزیزی که میخوای بدونی در همین حد بگم که تنبل ترییییینم!!! :/ حالا به مرور که از چالش هام بگم متوجه میشی که درجه تنبلی و عمق فاجعه چقدره......

سعی میکنم از تکنیک هایی که در کتاب های روانشناسی گفته شده استفاده کنم و تاثیرش رو به اشتراک بذارم و حداقل هفته ای یک پست بذارم



الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

قاون پنج ثانیه میگه وقتی کاری به ذهنت میرسه و میخوای انجامش بدی (به طور ویژه برای بیدار شدن و کندن از رختخواب استفاده میشه اما من میخوام برای کارای دیگه هم استفاده کنم) از پنج معکوس بشمار.... ۵....۴....۳....۲... ۱      و سریع پاشو و اقدام کن....اینجوری دیگه فرصت عذر و بهونه اوردن نفست و شیطون وجودت رو از خودت میگیری..

مثلا زنگ ساعت میخوره و باید بیدار شی..... شمار معکوس و بپر از جات!!!

میخوای درس بخونی؟  شمارش معکوس....زود کتابو بردار و شروع کن

فرصت به مغزت نده که بهونه بیاره... به حالا یه ذره بخوابم ...الان پاشم مغزم نمیکشه پس فایده نداره و ....

بدترین کار برای بیدار شدن اینه که چند تایم برای ساعت بیداری تنظیم کنی.....

دومیش قانون پنج دقیقه هست

یعنی کاری که میخوای شروع کنی رو فقط پنج دقیقه انجامش بده.....در حین انجامش به خودت فشار نیار و اذیت نکن که بیشتر بخوای انجام بدی....اگه واقعا دوست داشتی بیشتر از پنج دقیقه ادامه بده و این قول رو به خودت بده که بدون هیچ فشاری برای ادامه دادن این پنج دقیقه رو انجام میدی

این دو تیتر رو اگه سرچ کنی کتاباشو میبینی....به نظرم خوبه که یه وقتی رو مشخص کنی در روز و این دو کتاب رو هفته اول بخونی

من خودم کتاب الکترونیک میخونم از دو تا اپلیکیشن فیدیبو و کتابراه....این دوتا رو دانلود کن تا با هم بخونیم!

اگه مثل من تنبلی خیلی یقه ت رو میگیره میتونی صوتیش رو گوش کنی...

اهدافت چیان؟

"من با همه درد جهان ساختم اما...                                                                                                                       با درد تو هر ثانیه در حال نبردم❤️‍🩹"
اهدافت چیان؟

اهدافم قبل از ازدواج و تا همین الان بسیار بلندپروازانه بود (این هم یکی از موانع اقدام عملی برای ادامه کارهاست) 

موقعیت خوبی به لحاظ تحصیل و کار داشتم و در بهترین دانشگاه درس خوندم

اما بعد از ازدواج چون حجم مسئولیت زیاد شد من تنبل نتونستم نه به این برسم و نه به آن...... و درجا زدم.....کم کم نرسیدن ها و درجا زدن ها باعث افسردگیم شد

تنها عاملی که باعث شد از زندگی ایده الم فاصله بگیرم تنبلیمه

الان میخوام به مرور بهتر بشم و ببینم جایی باز میشه تا دوباره برگردم به اهدافم یا نه!!!!!

میخوام ابتدا برسم به خود معمولیم و تلاش کنم برای تبدیل شدن به بهترین ورژن از خودم

میخوام مدیریت کنم خودم رو... از هر لحاظ

به مرور که کوه کارهای تلنبار شده از دوشم برداشته شد و قوی شدم و عادت کردم که هر کاری رو به موقع انجام بدم اونوقت میتونم قدمهای بزرگتری بردارم

فکر کردن به برنامه ی روز بعد قبل از خواب ( برنامه ی نیم ساعت پس از بیدار شدن!!! و اینکه قراره غذا چی بپزم و ترجیحا آماده کردن و جلوی چشم قرار دادن برخی از لوازم و مواد اولیه از شب قبل) .....

فواید: قبل از خواب چون ریلکس کردیم و هیچ اجبار و فشاری برای انجام کار در همون لحظه رومون نیست پذیرش برنامه برامون راحتتره، باعث ایجاد رد عصبی میشه و صبح که به زور بیدار شدیم میریم رو حالت کنترل خودکار! و همون کارهایی که از قبل فکر کردیم رو ربات وار انجام میدیم....این کار طبق اثر 《موفقیت های کوچک》 با افزایش دوپامین در مغز باعث ایجاد رضایتمندی، حس خوب و افزایش انگیزه میشه

"موفقیت های کوچیک" چیه؟؟  انجام هر کار به ظاهر کوچیکی که به موقع انجام بشه و از سر اجبار و دقیقه نودی نباشه! 

مثل مرتب کردن رختخواب ( من این کارو بلافاصله بعد از خواب انجام نمیدم، چون این حس رو بهم القا میکنه که مجبورم بیدار بمونم و برنگردم به تختم و باعث ایجاد مقاومت در من میشه و اثر معکوس داره!! حدود یک ساعت بعد از بیداری مرتب میکنم.) اینکه حق انتخاب داشته باشم، انجام کار رو برام راحتتر میکنه، بنابراین کلا در برنامم نمیخوام از واژه های "باید" دار استفاده کنم به جاش میگم "چه خوب میشه" یا "دوست دارم" یا "تصمیم دارم و میخوام"  که فلان کارو انجام بدم...

موفقیت کوچک مثل، اماده کردن چای و صبحانه، آب دادن به گل ها، مرتب کردن اتاق و ....

فکر کردن به برنامه قبل از خواب باعث ایجاد شفافیت و افزایش پذیرش میشه، باعث میشه سختی تصمیم گیری در لحظه عمل برداشته بشه و انرژی مغزی کمتری مصرف بشه و احتمال بهونه آوردن و پس زدن کمتر میشه و فقط سختی انجام برنامه باقی میمونه که اونم با قانون ۵ دقیقه حلش میکنیم

اگه حوصله داری بخون!!

من چه کردم؟ 

دیروز کلی ظرف تو سینک بود، فاجعه و ترسناک بود.... مثلا تقریبا دیگه هیچ لیوان و استکان تمیزی برای استفاده کردن باقی نمونده بود

استفاده از قانون ۵ دقیقه:

گفتم فقط یکم مرتب میکنم و همشو یک دفعه انجام نمیدم

اول اومدم ظرفایی تمیزی که تک و توک تو ابچکون و روی خشک کن بودو گذاشتم تو کابینت

با دستمال غذاهای مونده تو ظرفا رو تمیز کردم و ظرفا رو دسته بندی کردم ( خوشم اومد، حجمشون کمتر به نظر میرسید و دیگه سخت و ترسناک نبود!!!)

بعد گفتم فقط لیوانا رو میشورم......اما قاشق ها و قابلمه ها رو هم شستم و روی کابینت ها رو هم دستمال کشیدم

فقط کاسه بشقابا موند که در مراجعه بعدی اونا رو هم شستم

آخراش که تنبلی داشت میومد سراغم با خودم گفتم " چه خوب میشد همه ظرفا رو میشستم و صبح که میومدم تو آشپزخونه میدیدم هیچ ظرفی تو سینک نیست" انگار قهرمان درونم زد بیرون و گفت چشششششم میشورم برااات

اینطور شد که کاسه بشقابایی هم که مونده بود رو در مراجعه بعدی شستم و تاااامااااام

امروز صبح چه عشقی کردم دیدم آشپزخونه تمیزه،،،،،، وایستادم یکم نگاااه کردم به تمیزی، تا مغزم هر چقدر میخواد دوپامین ترشح کنه و یادش بمونه تمیزی چه خوبه!!!!



من چه کردم؟!

دیروز غذایی رو که قرار بود امروز بپزم انتخاب کردم

مقدماتش رو در حد سیب زمینی پیازو گذاشتم رو سینک تا جلوی چشمم باشه (جلوی چشم بودن مهمه طبق کتاب عادت های اتمی) 

قبل از خواب به جای فضای مجازی اومدم ریلکس کردم و فکر کردم:

صبح با آلارم گوشیم از خواب بیدار میشم و با ۵ ثانیه معکوس از تخت میام پایین (اما امروز صبح چون باید چند سوال ریاضی حل میکردم تا آلارم خاموش بشه مغزم فرصت پیدا کرد که بگه خسته ام، دیشب تا یک بیدار بودم، اخه فقط ۵ ساعت بی انصاف...بذار بخوابم!!!! و دوباره خوابیدم و اصلا فرصت به استفاده از شمارش معکوس نرسید! بعد از بیست دقیقه وقت اضافه بیدار شدم..... فردا میخوام اول بشمر ۵...از جام پاشم بیام تو هال و بعد ریاضی رو حل کنم!!!!)

بعد کتری رو روشن میکنم (از شب قبل اب ریختم)

شیر گرم میکنم

میرم صورتمو میشورم

موهامو برس میکشم

شیرو کیک رو میذارم رو میز تا همسر نوش جان کنه بره سرکار!!

یکم کتاب میخونم...

بعد چه خوب میشه اگه غذا رو برای ناهار آماده کنم (نه شام..!!)

.

.

امروز صبح رو حالت خودکار این کارها رو انجام دادم و تمیزی اشپزخونه و حس خوب موفقیت کوچیک باعث شد انقدر سرحال بشم که بعد از مدتهااااا ناهار بپزم!!!!

تصمیم گرفتم از یه روش دیگه هم این روزا استفاده کنم:

"باکس زمانی" ۳ ساعته از بیداری تا خواب، به این صورت که در هر "باکس زمانی" ، یک کار مفید رو شروع کنم و به مدت پنج دقیقه انجام بدم....بدون هیچ اجبار و فشاری، اگه دوست داشتم، بیشتر از ۵ دقیقه ادامه بدم

اینجوری اون دوپامینی که نیاز دارم برای انگیزه و سرحال شدن، هر سه ساعت سطحش بالا میره....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز