اگه حوصله داری بخون!!
من چه کردم؟
دیروز کلی ظرف تو سینک بود، فاجعه و ترسناک بود.... مثلا تقریبا دیگه هیچ لیوان و استکان تمیزی برای استفاده کردن باقی نمونده بود
استفاده از قانون ۵ دقیقه:
گفتم فقط یکم مرتب میکنم و همشو یک دفعه انجام نمیدم
اول اومدم ظرفایی تمیزی که تک و توک تو ابچکون و روی خشک کن بودو گذاشتم تو کابینت
با دستمال غذاهای مونده تو ظرفا رو تمیز کردم و ظرفا رو دسته بندی کردم ( خوشم اومد، حجمشون کمتر به نظر میرسید و دیگه سخت و ترسناک نبود!!!)
بعد گفتم فقط لیوانا رو میشورم......اما قاشق ها و قابلمه ها رو هم شستم و روی کابینت ها رو هم دستمال کشیدم
فقط کاسه بشقابا موند که در مراجعه بعدی اونا رو هم شستم
آخراش که تنبلی داشت میومد سراغم با خودم گفتم " چه خوب میشد همه ظرفا رو میشستم و صبح که میومدم تو آشپزخونه میدیدم هیچ ظرفی تو سینک نیست" انگار قهرمان درونم زد بیرون و گفت چشششششم میشورم برااات
اینطور شد که کاسه بشقابایی هم که مونده بود رو در مراجعه بعدی شستم و تاااامااااام
امروز صبح چه عشقی کردم دیدم آشپزخونه تمیزه،،،،،، وایستادم یکم نگاااه کردم به تمیزی، تا مغزم هر چقدر میخواد دوپامین ترشح کنه و یادش بمونه تمیزی چه خوبه!!!!