ما وقتی اومدیم تو ساختمون تا یک سال و نیم هیچکس غیر ما نبدو تو ساختمون.مالک میگفت اجاره نمیدم و فقط برای فروش گذاشته بود خیلی خوب بود اصلا مزاحمتی نداشت کسی.
تا توی وسطای کرونا واحد بغلمونو بلاخره حاضر شد رهن بده . یه عروس دوماد اومدن که چون کرونا بود عروسی نگرفته بودن و با ی جشن اومدن خونشون. هنوز یه هفته نشده بود که صدای اقاهه اومد که فحشای رکیک به خانومش میداد و همش اسم خواهر و مادر خانومو میاورد. واقعا انقدر حرفاش زشت بود که شوهر من ناراحت شد گفت ادم اینارو به دشمنشم نمیگه چه برسه به زنش.
بعد ازون اینا هر چند وقت یبار ( هر هفته گاهی) همینجوری دعواشون میشد .یهو پسره یه چیزی رو میشکوند یا صدای محم کوبیده شدن در میومد. من واقعا تو دعوا استرس میگیرم و نمیتونم به کارام برسم .از ترسم که بلایی سر دختره نیاد همون پشت در میمونم که اگه اومد بیرون راهش بدم تو خونه ولی خب نیومده بیرون تاحالا.
اینا مثلا یه هفته نیستن بعد میان یه مهمونی میگیرن کلی بگو بخند و رقص و اینا بعد فرداییش یهو دادو بیداد . اوایل انگار کتکش نمیزد ولی از یکی دو ماهه پیش من قشنگ صدای کتک خوردنشو میشنوم.دختره گریه میکنه و اونم میزنتش و میگه گریه نکن .گ/و/ه خوردی- ک....کش .مادرتو .... خواهرتو .... وای واقعا چیزای وحشتناک رکیک.
بعد خانواده دختره هم زیاد میان خونشون و همشم به ظاهر خوش و خرمن . من کلا خانومه رو تو راه پله دو سه بار دیدم تو این دو سه سال همسایگی. چون کارمندم و اکثرا خونه نیستم . دیشب ساعت دوازده اومدیم بخوابیم باز صدای دادای مرده میومد و گریه دختره و کوبیده شدن درو و چیزایی که انگار یا کوبیده میشد به اینور اونور.
خیلی ناراحت شدم . بعد ما تو شهر کوچیک زندگی میکنیم که همه همو میشناسن . از چندجا پرسیدم گفتن اگه زنگ بزنید 123 تا خود خانوم نخواد کاری از دستشون بر نمیاد . که تو شهر کوچیک قطعا این دختره بنده خدا هیچی نخواهد گفت . بعد پسره هم بیشعوره میترسم بفهمه کار ماست (چون غیر ما کسی نیست که بفهمه اینا دعواشون شده) فردا برا من مزاحمت ایجاد کنه یا اذیتمون کنه . خیلی ناراحتشم واقعا
یک سال و نیم باهم زندگی کردن بعد تو 1401 که کرونا کم شد عروسی گرفتن . کاش تو همون عقد که اخلاق اینو دیده بود میرفت . مگه یه زن چقدر جون داره که بتونه اینهمه غم و دردو تاب بیاره؟ تو رو خدا تو عقد چشماتونو باز کنید. اگه یذره احساس خطر و ناامنی کردین جدا شین .