خیلی داغونم به خدا الانم دارم با گریه مینویسم ،دختری بودم که همیشه سرزبونا بودم کلی خاستگار داشتم ولی شانس نکبتم با یکی ازدواج کرد که جوری رفتار میکنه انگار خودنو بش انداختم ،نامزدی خوب بود ولی بعد از ازدواج خیلی بد شد خیلی و البته خیلی تحت تاثیر حرفای بقیس، شبا جدا میخابه ،هیچ ابراز علاقه ای نداره هیچوقت پشتم نبوده ،وقتیم شنید باردارم کلی قشرق به پا کرد به بهانه اینکه شرایط مالیشو نداره یه پسر یکساله دار از طرفیم شوهرمو دوسش دارم دارم دیوانه میشم نمیدونم باید چیکار کنم هرراهی که بگیدو رفتم برای منی که بزرگ ترین آرزوم یه عشق رویایی بود خیلی سخته افسردم احساس بی ارزش بودن میکنم توروخدا برام دعا کنید
تو عقد چطور بود معمولی بود یا عالی
😭💔
ی مدت تحویلش نگیر ببین چجوری بندت میشه
برو مشاوره فقط همین
به خانوادت بگو تکلیفتو روشن کن تا عمرت هدر نرفته
عشق و محبت و علاقه نه زوری میشه
نه یک طرفه!
ببین مر دا وقتی مشکل جنسی یعنی ناتوانی پیدا میکنن اینجوری میشنا.مطمئنی اوکیه؟
شوهر منم دوستم نداره، البته میگه دارم و خیلی تلاش میکنه... ولی دوستم نداره و غصه میخورم
امشب تو عصبانیت گفت روز به روز بیشتر ازت متنفر میشم....
اول‌دلیل‌کارشو‌بپرس‌بعدم‌‌برو‌مشاوره‌زیاد‌م‌به‌قول‌دوستمون
تحویلش‌نگیر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
