2777
2789
سلام
من حدود 1 ماه و نیمه که دخترم رو دارم میفرستم مهد ولی هنوز که هنوزه صبحها با گریه جدا میشه لباسمو سفت میکشه و نمیخواد که بره
خیلی برام ناراحت کننده است .
آیا این مدت طبیعیه ؟
من از کجا باید بفهمم که این روند عادت کردنشه یا واقعا اونجا مشکلی داره ؟؟؟؟؟؟

تازه تا ساعت 12 و نیم هم بیشتر نیست .
پسر من در طول این مدت پیش مادرم بوده مادر روانشناسی خونده . اولین نوهاست خیلی (زیادی ) اجتماعی است عاشق بچه هاست میبرمش پارک میره دست بچه ها رو میگیرع ببره بازی وسایلشو به همه میده ولی چون تو اطرافمون بچه نداشتیم تا حالا همه چیز بر وقف مرادش بوده

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

نمیدونم راستش خودم هم سردرگمم
بچه من اصلا اجتماعی نیست یعنی به سختی با بچه ها بازی میکنه
البته اگه یه بچه ای که 5 یا 6 سالشه بیاد و باهاش بازی کنه خیلی سریع دوست میشه ولی با همسن خودش زیاد جور نیست ( سه سالشه )
توی مهد هم زیاد با کسی جور نشده اسم بچه ها رو توی خونه میاره ولی مربیش میگه زیاد بازی نمیکنه
غذا و میان وعده شو هم نمیخوره وقتی میاد خونه گشنه و تشنه است
البته یه کوچولو بهتر شده
خانوم طلا دختر گلت چند سالشه ؟
من پسرم رو از 6 ماهگی مهد گذاشتم ، حدود یک هفته همش گریه می کرد منم تو مهد نشسته بودم ولی خدا رو شکر خوب شد حالا بعضی وقتها صبح ها گریه می کنه ولی وقتی بچه ها رو می بینه آروم میشه البته خیلی کم این حالت پیش می یاد
البته پسر من الان 2 سالشه یعنی 18 ماه همین مهد رفته ، مربیاش رو خیلی دوست داره وقتی میبینتشون دست منو ول میکنه می ره پیش اونا
خواهرشوهرم هم پسرش رو جدیدا مهد گذاشته البتهتاون خونه داره از ساعت 1تا 5 اون پسرش 2سال و 9 ماهشه از روز اول خیلی راحت رفت و مشکلی نداره
چه " بی حساب " می بخشی و چه " با حساب " تسبیح ات می گویم ! (الله اکبر 34مرتبه ، الحمدلله 33مرتبه ، سبحان الله 33 مرتبه )

خانوم طلا جون کم کم راه می یفته و به شرایط عادت می کنه ، آخه ما مادرا که سر کار می ریم دیگه چاره ایی نداریم
مامان سپنتا عزیز با این توصیفاتی که شما گفتید فکر کنم پسرتون زود به مهد عادت کنه اونجا هم بچه ها دوست پیدا می کنند ودوست دارند هر روز برند ، پسر من اخر هفته ها که خونه ایم ، اصلا دوست نداره خونه باشه و همش می خواد بره بیرون
چه " بی حساب " می بخشی و چه " با حساب " تسبیح ات می گویم ! (الله اکبر 34مرتبه ، الحمدلله 33مرتبه ، سبحان الله 33 مرتبه )

خانوم طلا جون اگه با منید هر روز نه ، گاهی اوقات میشه گفت در طول ماه 2تا 3 بار
چه " بی حساب " می بخشی و چه " با حساب " تسبیح ات می گویم ! (الله اکبر 34مرتبه ، الحمدلله 33مرتبه ، سبحان الله 33 مرتبه )

خانوم طلا دختر منم 3سال و نیمه هست و با بچه های همسن زیاد جور نمیشه اما با بزرگتر ها کمی بهتره
مهد هم 1ماه و نیمه میبرمش روز های اول گریان بود اما الان نه ولی زیاد هم مایل نیس به مهد یعنی روز شماری میکنه که 5شنبه جمعه شه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792