تایپ کردم
خلاصه
برای اولین بار یکیو باور کردم گفت دوسم داره البته مجازی نه شماره ای نه هیچی فقط چت وعکس باحجاب واسم مامانمو میدونست خلاصه کلی اولش افسرده بود غمگین اما بعدش با بقیه دخترا میگفت میخندید تو چت بعدم گفت هیچی نگم به کسی تو اکیپ تو اون ۵ماه تقریبا من چقدر شکستم گریه کردم تا
شما آقا هستید؟
الان به عشقای واقعی نمیشه اعتماد کرد مجازی که جای خود داره
تا هربار اشتی کردیم چقدر خودمو کوچیک کردم من مغرور من با همه سرد بودم اون راحت تهش گوشیمو گرفتن بهش گفتم چند روز بعد با لبتاب اومدم گفت تمومه حوصله مودتو ندارم همش جوری بچها من همش به فکر اینده بودم چون دوسش داشتم من غر میزدم چون واقعا میخاستمش نمیدونستم باید پست باشم تا خواستنی بشم
چون......
چون چی ؟
بار اولم بود تهشم گفت لیاقت ندارم از اون موقع یک هفته یا دوهفته میگذره اما هنوزم هنوزم دیدمش گفتم به دوستم مواظب خودت باش مثل خیلیا پست نشی "عکسشم گذاشتع پروفش با دخترا مبگه میخنده "گفتم خودتو حراج نزار هرچند ضاتعه بعد دختره گفت خوبی داداش اونم گفت بوی سوختن میاد خندید منم کفری گفتم ارزشی نداری بچه که فکر کنم بهت روش ریپ نزدم دوستمو ریپ زدم از اونجا دلیت زدم اما هنوزم با تمام اذیت کردن هاش مهمه اما دبگه اون دختر شوخ خندون نیستم
۱۵ابان بود فکر کنم هنوزم تو سرم هنوزم اون اکیپ لعنتیو از گوشی مامانم میرم حالم بد میشه دوتا اکانت زده بچها داغونم اهنگ مهراب اول من شده ارامش من
چیکار کنم 😭😭
فکر کنم از نفرت یه ذره دوسش دارم هنوزم
عزیزم حالا حضوری حرف زدن نمیشه به طرف اعتماد کرد چه برسه مجازی و چت حتما لایقت نبوده فراموشش کن وخودتو مشغول کن
