امروز قرار بود برم خونه مامانم بچه ام خیلی خوشحال بود
مامانم دیشب رفته بود خونه داییم امروز ک زنگ زدم گفتم کجایی گفت دارم با دایی و اینات میرم خونه خاله ات تو هم بیا شوهرم گفت نه نشستم تو خونه دو تا خرف کلفت از مادرشوهرمم شنیدم من فقط اخر هفته ها میتونم برم خونه اش اینقده گریه کردم... هی😢😢