2777
2789
عنوان

خواستگاری

108 بازدید | 26 پست

خانما دارم دیونه میشم ازدست این افکار منفی چیکار کنم بنظرتون برم مشاوره؟!شوهرم10،12سال پیش با یه دختری رفیق بوده به گفته خودش به اصرار دختره و رفیقایه شوهرم ک فامیل دختره هستن می‌ره خواستگاریش جواب مثبت هم میدن ولی بعد چندوقت دختره با یکی دیگه ازدواج می‌کنه ظاهراً پدر دختره راضی نبوده یا به کس دیگه قول داده بوده بعد. الان شوهرم هنوز با اون دوستاش ک فامیل دخترن رفیق صمیمی زن همین دوستشم بادختره فامیلن.البته تو دوره آشناییمون گفته بود بهم شوهرم قضیه رو ولی حالا بعد ۴,۵سال بازم این فکرا و این نسبت ها و این خواستگاری رفتن ولی ندادن ها و ..... خیلی داره اذیتم می‌کنه میدونم شاید بنظربعضیاتون چیز مهمی نباشه اما نمی‌دونم چرا هیچوقت هیچ جوره ازمغزم بیرون نمیره چیکار کنم بنظرتون برم مشاوره؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

می‌خوام به شوهرمم بگم ک این فکر داره اذیتم می‌کنه چون مدام میگه چته ولی نمی‌دونم بگم یا نه چون میترس ...

الان نگران چی هستی فکر میکنی شوهرت خبری از اون خانم بشنوه غش و ضعف میکنه؟؟ 

دختر عمو و پسر عموی من نامزد بودن بعد از چندسال خواستن عقد کنن جفتشون کم خونی داشتن کنسل شد 

الانم جفتشون ازدواج کردن 

یعنی الان باید زن و شوهرای جدیدشون بشینن مثل تو غصه بخورن؟؟

بدون اطلاع قبلی درخواست دوستی ندید و حتی الامکان  سوالاتتون رو در پستاتون بپرسید ❤️
الان نگران چی هستی فکر میکنی شوهرت خبری از اون خانم بشنوه غش و ضعف میکنه؟؟  دختر عمو و پسر عمو ...

نه والله معلومه ک نه منم میدونم فکرم درست نیست اما واقعا دست خودم نیست ذهنم یه جاهایی می‌ره یه فکرایی میاد به ذهنم ک خودم خسته میشم فقط میگم خدایا این مغزمنو حداقل چند ساعت ازکاربنداز من راحت بشم ازدست این افکار مزاحم 

عزیزم یه مورد مشابه بود اما در دوره آشنایی مشاور گفت که ایشون اصلا نباید به شما میگفته الانم باعث شد ...

اره واقعا منم همش میگم ای کاش نمی‌گفت اما اگه نمی‌گفت بعدا ازبکی دیگه می‌شنیدمم بدترمیشد

اره واقعا منم همش میگم ای کاش نمی‌گفت اما اگه نمی‌گفت بعدا ازبکی دیگه می‌شنیدمم بدترمیشد

اتفاقا من خیلیا رو میشناسم از این بدترش رو نگفتن خانمش هم اعتماد کامل داره این جور صحبتا فقط اعتماد رو از بین میره یعنی هر کسی جای تو باشه فکرش میره یه جای دیگه یا هی خدشو با قبلی مقایشه میکنه تو دوره آشنایی هم اذیت میشدی از موضوع ؟

اتفاقا من خیلیا رو میشناسم از این بدترش رو نگفتن خانمش هم اعتماد کامل داره این جور صحبتا فقط اعتماد ...

اره واقعا دردی ک دوا نمیکنه گفتنش بدتر آدم هزار جور خیال بافی می‌کنه.نه اونموقع اصلا مثل الان اذیت نمی‌شدم اصلا بهش فکر نمی‌کردم اونموقع بعدازدواج بیشترشد بازم نه زیاد ولی الان چندوقت ی بار بدجور میاد به ذهنم داغونم می‌کنه.البته اینم بگم دوره دوستی ما خیلی پر فراز و نشیب بود شوهرمم خیلی چیزا از من دید و می‌دونه اما اون اصلا انگار دیگه براش گذشته مهم نیست اما من گیر کردم تو گذشته

نه والله معلومه ک نه منم میدونم فکرم درست نیست اما واقعا دست خودم نیست ذهنم یه جاهایی می‌ره یه فکرای ...

عزیزم به نظر از بیکاریه ناراحت نشیا ذهنت رو با چیزای دیگه پر کن و از خودت کار بکش جسم مغزت خسته بشن و وقتی واسه این فکرا نباشه

بدون اطلاع قبلی درخواست دوستی ندید و حتی الامکان  سوالاتتون رو در پستاتون بپرسید ❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز