2777
2789

همسرم گفت شاید وقتی بچه به اومد تا اون موقع ماموریت طول بکشه پیشت نباشم 

خیلی ناراحتم کرد یعنی من واسش مهم نیستم کارش مهمه واقعا درک نمیکنم توی این دوسالی که ازدواج کردیم خیلی کم خونه بود 

خودش بعضی وقت ها میگه ببخشید من خیلی کنارت نبودم و این حرفا نمیدونم شاید من حساس شدم 

بهش گفتم وقتی قبول کردم باهات ازدواج کنم پس کارت رو هم پذیرفتم ولی نه دیگه در این حد که 

براتون پیش اومده چی کار کردین شما بودین ناراحت نمیشدین من جوابش رو چی بدم اخه؟

برای تفریح که نمیره بنده خدا،اونم داره پیش خودش حساب می‌کنه بااومدن بچه،خرجش چندبرابر میشه پس حالا که جوونه،تا می‌تونه کار کنه برای رفاه خانوادش

نمدونم چرا هی تعلیق میشم🙄🥴

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کار و برا خودش انجام نمیده که گلم برای آسایش و رفاه شما و بچه تون انجام میده اگر واقعا نمیتونه هیچ جوره پیش تون باشه تحت فشارش نزارین چون مطمئنا هیچ پدری بدش نمیاد موقع زایمان و به دنیا اومدن فرزندش کنار خانوادش باشه 

حالا باز خوبه برای ماموریت پیشت نیست....بابای من گفته بود من از نوزاد بدم میاد و چندشم میشه و موقع تولد من نبوده....تازه من خیلی چاق بودم اصلا ریزه نبودم که چندشش بشه....حس می کنم چون دختر بودم و بدش میومده رفته و نیومده.😞😞

هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....  //خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//

من بودم میگفتم حتما جوری ردیف کن که برا تولد بچه اینجا باشی من بهت احتیاج دارم هیچکس برام جای تو رو نمیگیره 

آرزو کـن. . . . گـوش های خــدا پــر از آرزوست. . . . و دســت هایش پــر از مـعجـــزه. . . . شایـد بـزرگتـــرین آرزوی تـو... «کـوچـکتـرین معجـــزه ی خــدا» باشـد . . . بعد از کلی سختی خدای مهربونم معجزه اشو گذاشت تو دلم ، برا سلامتیش دعا کنید مهربونا💞 خدای مهربونم دامن همه ی منتظرها رو سبز کن ، الهی آمین 💞
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792