دوستان سایت خراب بوده و من نمیدونستم شرمنده حلال کنید معطل شدید اینم براتون مینویسم یخ بار سایت درست بوداسکرین هاشو میزارم از یه پیج انتی بلاگر برداشتم که زن دوم علی خودش استوری کرده و بعد پشیمون شده سریع پاک کرده
داستان واقعی : عالیه ۱۲ سالش بوده عاشق یه پسر چشم رنگی خوشگل به اسم علی میشه و اونقد دوسش داشته که خودشو همه جوره در اختیار اون قرار میده و تو این رابطه بکارتش از دست میده و قول ازدواج میزارن علی میاد خواستگاری و بابای عالیه قبول نمیکنه میگه کوچیکه دخترم و خانواده علی ام گیر داده بودن که ازدواج کن و یه دختری به اسم مریم رو براش گرفتن قرار بوده علی چند سال بعد مریم رو طلاق بده عالیه رو بگیره ولی هرروز عاشق هم میشدن و بچه دار هم میشن تا اینکه عالیه میره پیش علی تا تکلیفش معلوم بشه علی ام میگه من نمیتونم اینو طلاق بدم اگه میخوای همینطوری بیا زندگی کن با ما اینم تو این بین خواهر زاده مریم این دوتا رو میبینه و به مریم میگه علی هم به مریم کل ماجرا رو توضیح میده و اونم بخاطر بچش میمونه عالیه ام که بکارت نداشته و نمیتونسته زن کس دیگه بشه ناچار با این ازدواج میکنه زندگیشون کاملا برعکس چیزیه که نشون میدن زن ها به اجبار کنار هم هستن .. اگه سایت درست بود اسکرین میزاشتم بازم از همه کسایی که تو تاپیک قبل معطل شدن حلالیت میخوام