2777
2789

سلام بعد نه ماه شناخت از خاستگارم چیزایی دیدم که میخواستم ردش کنم امروزم مثلا بهم گفت بابات بهم خونه و ماشین میده توش زندگی کنیم . من هنگ کردم ‌.خیلی از من توقعات زیادی داره . یا به من میگه پول بریزم توی حسابش و فلان... اما تا اومدم مطرح کنم باهاش  که دیگه نمیخوامش گفت که اگر ترکم کنی خودکشی میکنم و تا مرز خودکشی رفت و گفتم باشه نمیرم فلان به بدبختی که تا ایشون خودکشی نکنه ، خانوادشم خیلی بهم وابسته شدن و اصلا نمیتونن قبول کنن که تموم کنم رابطه رو چون تمام فامیلش میدونن ،میترسم گرفتار شدم نمیدونم چکار کنم . حس اسارت بهم دست داده انگار اسیرشونم -_- دیگه هرگز ازدواج نمیخوام کنم فقط میخوام از اسارتشون در بیام. باباشم قاضی خیلی ازش میترسم بخواد بلایی سرم بیاره بخاطر بچش . حتی خانوادش میگن اگر خانوادت مخالفتن کنن باید با پسرمون بمونی تا ابد .-_- دوستان واقعا دارم دیوونه میشم.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یک لحظه به بعداً فکر کن یک شوهر بی‌عار و بی شخصیت که از تو پول می‌خواد و بچه به بغل تازه بخوای جدابشی الآن تردید نمی‌کنی برای قطع رابطه. خودکشی کردن یا نکردن اون فرد هم به خودش مربوطه اگر انقدر احمقه که خودکشی می‌کنه، بهتر بذار خودکشی کنه تا بخوای بااین احمق زندگی کنی

همش تهدیدم میکنن  -_- بعد همش پسره میاد میخواد رگشو بزنه ... اصلا عصابم خورد شده ولم نمیکننن به هیچ طریقی ... اصلا نمیدونم چطوری باید ازشون جدا بشم اونا ولم نمیکنن...

یه کاری کن که پسره و خانوادش ازت بدشون بیاد و بگن نمیخوایم در غیر این صورت اسیر میشی یه عمر خانواده همسر منم و خودشم این جور بودن و بعد از عقد متوجه شدم و کلی اذیت شدم همش میگفتن بابات خونه نمیده فلان کارو انجام نمیده و غیره چهار سال اذیتم کردن و آخرشم جدا شدم 

وا گیرت آوردند   ولشون کن بیا بیرون  ازشون  کم کم یا یه کاری کن ازت بدشون بیاد

من حتی بهشون بگم خیانت کردم ولم نمیکنن در این حد اسیرشونم،حتی گوشیم هم مدام چک میکنه پسره با هیچ کس هم نمیزاره حرف بزنم کل مردم ازم میترسن که بهم نزدیک بشن

یه کاری کن که پسره و خانوادش ازت بدشون بیاد و بگن نمیخوایم در غیر این صورت اسیر میشی یه عمر خانواده ...

واییی متاسفم 

باشه ولی نمیدونم چکار کنم از من بدشون بیاد -_-

واییی متاسفم  باشه ولی نمیدونم چکار کنم از من بدشون بیاد -_-

خیلی ممنون گلم آره یکم سخته اما باید یه کاری کنی که اول از همه مادرش بدش بیاد و به پسرش بگه اصلا حرفشم نزن این دختره نه شرمنده این جوری گفتم چونکه الان بهم بخوره بهتره تا بعدا خدای نکرده به مشکلی بخوری 

من حتی بهشون بگم خیانت کردم ولم نمیکنن در این حد اسیرشونم،حتی گوشیم هم مدام چک میکنه پسره با هیچ کس ...

خب خودت که نباید بگی چونکه باور نمیکنن و میگن میخواد ما منفی بشه جواب مون مثلا توسط یه نفر دیگه باید گفته بشه بهشون 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز