الهی ناراحت نباش عزیزم انشالله عادت میکنه روزای اول منم همین حسو داشتم درکت میکنم سرهمین سینه نگرفتناش دوباره رفتم اتاق عملهی چهارزانو نشستم که شیرش بدم فشار میومد رو بخیه هام سیاه شدن روز ۱۰رفتم بخیه هارو بکشم گفتن جوش نخوردن شکمم۲روز باز بود با پانسمان پنس زخممو شستشو میدادن انقدر محکممیکشیدن که چربی ها میریختن روی تخت چقد اشک میریختم تا زخممو شستشو میدادن بعد دوروز بردنم اتاق عمل دوباره بخیه زدن ۱۰روز استراحت بودم تا جوش خوردن همه گفتن بیخبال شو دیگه نمیگیره خودتو داری اذیت میکنی داشتم افسردگی میگرفتم خیلی روزای یختی رو پشت سر گذاشتم هم حاملگی سختی رو گذروندم هم بچه داری
چرا نمیذاری شیر خشک بخوره حالا که وزنش کمه