2777
2789
عنوان

خانومای که خیانت دیدن یه سوال داشتم

2201 بازدید | 62 پست

راستش ما هشت ساله عروسی کردیم و دوتا بچه داریم و من موردی از همسرم ندیدم اصلا.البته ادم جستجوگری هم نیستم ابدا مثلا تا حالا سر گوشیش نرفتم چون گوشی تو خونه ی ما یه حریمه شخصیه.

اما گاهی مشکوک میشم حالا یا بخاطر تایپیکهای نی نی سایت یا بخاطر رشته م که مشاور خانواده ام یا بخاطر اینکه بعضی صبحها از برنامه همسرم بی خبرم یعنی چندساعتی بیرونه اما خب دقیق نمیپرسم کجا و گوشیش هم ک چک نمیکنم در کل.

حالا با اینکه خودم تحصیلکرده ی این حوزه هستم اما از با تجربه ها یه سوال داشتم اشکالی داره بخاطر این شک هایی که گاهی ب همسرم دارم بشینم صادقانه باهاش حرف بزنم و خط قرمز هامو مشخص کنم؟

همه ش میگم ما درباره این موارد هیچ وقت صحبت نکردیم و خب ممکنه بعدا موردی پیش بیاد که شوک زده بشم.

در حوزه علم مشاوره اگه بخوام پیش برم میگه اعتماد سازی به همین روندی ک جلو میرم اما در حوزه تجربه کسایی که خیانت دیدن هم برام مهمه.


که چه کاری ممکنه بهتر جواب بده


بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

از خط قرمزاتون بگید ولی در حین گفتن باید بهش بفهمونید که حساس نیستین یعنی اگه خیانت کنه دنیا برای شما تموم نمیشه و شما قوی تر میشید و بهتر زندگی میکنین

           کاربری چهارم                          هفده سال پیش بین خرید گوشی لمسی که تازه مد شده بودو تختخواب من تخت خوابو انتخاب کردم چون دلم زندگی و عشق و دوست داشتن میخواست ،نه کامپیوترو دوست داشتم نه گوشی نه بلوتوث نه کلیپ نه عکس نه فیلم ، من مجازی رو نمیخواستم من واقعیتو با خوبیها دوست داشتم چون احساسی و واابسته بودم اما ده سال بعد بالاخره دوتایی با چه شوقی گوشی خریدیم، با اومدن تلگرام ، واتساپ و اینستاااااا تو  باخیانتات ذاته واقعیتو نشون دادی، حس کردم ، باور کردم بعد ازون سرو صدا ها و دعواهایه شدید  تحقیر شدم  خورد شدم، حس کردم بازی خوردم، بچه رو وسیله زجرکش کردن من کردی  به خاطر بچم باید شاد بودم و میخندیدم و زندگی میکردم دو سال طول کشید تا سرپا شدم  اما شما رو از توی خونه ی دلم و قلبم انداختم بیرون، گذشت تا امروز من زنی شدم مستقل محکم و قوی ،سخت بود اما تونستم ، همه ی برنامه هایه موبایلو یاد گرفتم اما درست ازش استفاده میکنم به شما بارها گفته ام برو همه ی پولها و اموال را هم  بردار فقط برو بزار یه صبح که بلند میشم شمارو نبینم و از ته دل دوباره بخندم مگر چند بار زندگی میکنم اما شما مرا رها نمیکنی باشه این نیز بگذرد، میدانم گوشیم راپنهانی برمیداری حرفایه دلم را میخوانی پس بخون شما جوونیه منو به لجن کشیدین قطعا اگر عمرمن به این دنیا باشد پیری شما را به لجن خواهم کشید ، اما بدون شاید هیچ کس به اندازه ی من از اومدن فضایه مجازی خوش حال نیست  زندگی را به کامم زهر مار کردی  اما بهتر ازین بود که تو پیری میفهمیدم بهم خیانت کردی و اتش میگرفتم و کاری از دستم بر نمیامد پس خدایا بازم شکرت الان حداقل احساسم بزرگ ترین سرمایه ام را خرجت نمی کنم ارزوی بوسیدن و دوست داشتنت را تا ابد به دلت خواهم گذاشت 💏 💑  خانومی که امضامو میخونی من راز دلمو فقط برا این نوشتم که گذشتم  یادم نره و از یه سوراخ ده بار گزیده نشم ،پس ممنون میشم که به خاطر امضام منو لایک نکنین و سوال نپرسین چون دوست ندارم هر روز برام یاداوری بشه🌹
چرا باید زن و شوهر حریم خصوصی داشته باشن اول اینا ب من بگو

عزیزم به عقیده همه مشاورها گوشی حریم شخصی هست مگر اینکه موردی از دوطرف ب وضوح دیده بشه و بعد برای اعتمادسازی طرفین گوشیشون رو در اختیار هم بزارن

به نظرم شما دیگه خیلی بی خیالی

حالا کاری به گوشی ندارم ولی صبحا میره بیرون به حالت بازجویی لازم نیست بپرسی میتونی مثلا از روز خودت براش تعریف کنی بعد بگی تو کجا بودی و چه خبر و چیکار میکردی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز