من تازه بار اول که پیام داد تازه خانواده ها میدونستن مال ما رو...شب بود داشت پیام میداد یهو گفت عزیزم....نمیدونی عصبی شدم اخه من اصلا دوسش نداشتم که یکسال تمام رفت وآمد و هی زنگ و اصرار آخر خانوادم گفتن بذار یه مدت تلفنی حرف بزنید آشنا بشید شاید نظر من عوض شد😂
خلاصه اون پیام میداد یهو نوشت عزیزم.....وای نمیدونی چیکار کردم که قشنگ شستمش😂یه متن بلند نوشتم که توش گفتم اگه حرف میزنیم برای آشنایی و ایناست لطفا در همین حد باشه وحد و خدود خودتو بدون و اینا😂
همون دیگه چون منم ازش بدم میومد دوست نداشتم بگه هی حد و حدودش رو یادآوری میکردم،😂بعد یه مدت دیگه کم کم عادت کردم هی گفت و من گل دادم و تشکر میکردم...😂یا مثلا بعد ۳ ماه بود میگفت دوس داری اولین مسافرتمون کجا باشه منم گفتم هنوز چیزی معلوم نیستا؟ اونم میگفت نخیر دیگه مال خود خودم شدی....اینجاها دیگه یه استیکر بچه بود دستش رو صورتش بود مثلا خجالت میکشید اونو میدادم😂از استیکر گل و بچه ها خیلی استفاده میکردم😂
آره الان ۴ ساله تو خونه خودمونیم یه لحظه یاد اون موقع افتادم چقدر روزای خوبی بود کاش همیشه نامزد میموندیم.....
همه پیام ها رو اسکرین گرفتم نگه داشتم😂
تازه یه دفتر داشتم اون موقع ها یادداشت روزمرگی هام بود....خواستگارامو نوشته بودم ..از این انقدر بد نوشته بودم چون ازش بدم میومد اوایل😂همیشه التماس میکنه دفترت رو بده بخونم ندادم ببینه چی دربارش نوشتم😂😂😂😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
