بچه ها من یا مدتیه با یکی دوست شدم هنوز ولی هیجی رسمی نیست خواستگاری اینا نیومدن
این شوهر خواهرم همششش یواشکی از خواهرم میپرسه چیشدن چیشدن بعد دعوا میکنه با خواهرم که چرا به من نمیگی 😕 درصورتی که اصلا انقدر جدی نشده که من حتی برای خواهرم تعریف کنم
مامانمم الکی یه سری چیزا میبافه از دعوای من و اون پسره که این دهنش بسته شه من هی میگم مامان بس کن ول نمیکنه هرچیم راجب زندگیم ب مامانم میگم صاااف میزاره کف دست خواهرشوهرم منم اصلا دوسش ندارم و باهاش راحت نیستم به مامانمم هزار دفعه گفتم ولی برای جلب توجه شوهرخواهرم از من مایه میزاره
چیکارش کنم حالم ازش از فوضولیاش لوس بودنش بهم میخوره
راه حل بدین مودبانه بهش بگم انقد سرت تو زندگی من نباشه
توروخدا بیاین جواب بدین دارم دق میکنم از دست همشون