از من خواست زنگ بزنم و مادرش رو راضی کنم که تا ۱۱ شب بمونه خونه دوستش
ولی من اینکارو نکردم چون گفتم اگه اتفاقی براش بیوفته خالم بعدا از چشم من میبینه و همین شد یه داستان
الان اون یکی خالم میگه تقصیر تو شده که نتونستی مدیریت کنی و این کارو انجام بدی و اوضاع رو به هم ریختگی😐
به نظرتون من مقصر بودم واقعا؟؟؟
شما بودید چه میکردید؟؟؟