من سه روزه سرماخوردم بعد شوهرم امروز از سرکار زنگ زد سراغمو بگیره گفت مامانم زنگ زد بهت؟ ، گفتم ن چطور گفت آخه صبح زنگ زد گفت جمعه شب خونه بابابزرگ (پدر مامانش ) هستیم به خانمت بگو (دوران عقد هستیم و اینم بگم اکثر اوقات اخر هفته مهمونی میده به بچه هاش ) که شوهرم گفته حالش خوب نیس سرماخورده شاید نتونیم بیایم گفته چرا پس حالا زنگش میزنم ولی به من زنگ نزده ، بعد هروقت ک اونا یوقت یچیزی میشه یا سرما میخورن مثلا هی شوهرم میگ یه زنگ بزن سراغ بگیر یا ی بار مامانش سرماخورده بود پدرش زنگ زد به شوهرم گفت داری میای خونه قرص بخر برا مامان و بعدم گفت گوشی و بده خانومت و به من گفت باهم بیاین مامان حالش خوب نیس (برای اینکه برم براشون شام بپزم) 😐 یا بااینکه عقد هستیم ولی سوپ پختم گاها دادم شوهرم برده ، آخرین بار ک سرماخورده بودن من زنگ زدم سراغ بگیرم مامانش هی ی جوری ح میزد باهام و هی میگفت دختر ندارم ت جای دخترمی و یا میگف وای حال نداشتم یه سوپ بپزم خیلی حالمون بد بود و آجیم اومد دم در سرم بزنه نزاشتم بیاد بالا میخاست بیاد داخل برام سوپ بزاره گفتم نه یوقت میگیری !!! ولی همه حرفاشو بخدا ی جوری میگف ک انگار وظیفه توعه ک بیای غذا بپزی منم به شوهرم گفتم همون شب ک مامانت اینجور کرد ت هی میگی زنگ بزن ، زنگ بزنم ک اینجوری باهام ح بزنه شوهرمم گفت راس میگی
بخدا نمیخام بزرگش کنم ولی حالا بنظرتون چیکار کنم فرداشب نرم یا برم ؟ میتونست زنگ بزنه خودش بهم بگ فردا بیاین خونه بابا شام دعوت کرده و ی حالی هم بپرسه
نمیدونم ب شوهرم هیچی نگفتم ک چرا زنگ نزد یا فلان... بنظرتون بگم ؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
قابل توجه خانم هایی که دنبال تعیین جنسیت هستن که پسر بیارن یه دختر نداشته باشی آینده همینه . خوب عزیزم ازت انتظار دارن دیگه هنوز عروسی نکردی از الان شروع کردی یه زنگ نزده سریع تاپیک زدی فردا روز که رفتی خونه خودت و نمیتونم تصور کنم
نه نرو اصلا..برای حال بد خودت ارزشقائل باش ک قدرتو بدونن..ولی از سر کینهنه..خیلی محترم ...
آخه شده مثلا دایی شوهرم مریض بودن ماسک زدن و اومدن مهمونی بعدم برمیدارن عین خیالشون نیس بقیه بگیرن بخاطر همین از اون لحاظ چیزیش نمیگیرن بیشتر بخاطر شوهرم میخام برم میگ اگ تو نیای منم نمیرم البته اگ میرف هم ناراحت میشدم ولی خب گناه داره ، بعدم اگ نرم زنگم میزنه مامانش و ی سراغی میگیره (یا مثلا شوهرم بهش میگ وقت کردی ی زنگش بزن) ولی گفتم برم که زنگ نزنه منم دفعه بعد زنگ نمیزنم