حوصلم سر رفته بگید🦕😂
ازدواج😑😂😂😂😂😂😂
تاپیکمو بخون سرگرم شی
والا من داستان بلند نیستم بگم
ولی منم حوصلم سر رفته میرم تاپیکارو میخونم نظر میدم
داریم توش زندگی میکنیم ، داستان ترسناک‌میخوای چی کار
منم لایک
اره موافقم روز هم هست هر کی خواست بره دستشویی نمی ترسه. تا شب یادمون می ره😂😂
خانما اینی که میگم داستان ترسناک نیس من چند شب پیش سرجام خوابیده بودم یهو یه سایه سیاه سیاه دیدم انگار یه بچه بود با موهای بلند هی خودشو تکون میداد انگار خودشو میزد زمین همه این چیزا دوسه دقیقه اتفاق افتاد بعدش از ترس چشامو بستم باز کردم دیدم انگار نه انگار اصلا هیچی نیس به نظرتون من اونجوری دیدم یا واقعا چی بود؟
تایپک قبلیم درمورد جن و همزاد و افسانه ها و واقعیات هستش نگاه کنین بدردتون میخوره
مادرشوهرم تو حیاط یه بشکه هست که همیشه توش اب پر میکه واسه وقتایی که ی بار اب قط بشه بتونن برا شستشو استفاده کنن کلا عاشق اب و اب بازیه مدام ی شلنگ دستشه همه چیو میشوره🤣 ی بار اب این بشکه رو خالی میکنه دیگ پر نمیکنه فرداش خواهرش(که ی شهر دیگ زندگی میکنه) بهش زنگ میزنه میگ تو توی خونت جایی اب میزاشتی همیشه؟ میگ خواب دیدم اسمشو نبر اومدن بهم گفتن خواهرت همیشه برا ما اب میزاشتم خودمون و اسبامون اونجا اب میخوردیم اما الان دیگ نیس
ی بارم برا نماز صبح میگه رفتم مسجد دو سه نفر بیشتر نبودیم کنارم کسی ننشسته بود(کنارش ستون بوده)؟ میگ بعد نماز یکی بهم دست داد منم نگا نکردم کیه دست دادم بعد سرمو بلند کردم دیدم کسی نیست بغلم اومدم خونه تو حیاط خونه ی درخت انجیره میگف فقط دوتا دست دراز دیدم که درختو بغل کرده بودن
خونه شون وسط ی باغ خیلی بزرگه رو به رو خونه شونم مزارستونه پاین خونه شونم مسجده کلا خیلی خوف داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
