دوستان من هر کسی که خواستم حتی شخص خاصی بهش فکر کردم و جذبش کردم تو زندگیم و باهاش ارتباط داشتم حتی یادمه یه زمانی دوس داشتم فلان شخص دوستم باشه و اون شخص یهو شد دوست دوران دبیرستانم
ولی همون دوست دوران دبیرستان هیچ خیری نداشت جز اینکه قرص میآورد مدرسه و بچها یکی یکی معتاد کرد
پسری که دوسش داشتم جذب شد به زندگیم ولی مادرش مخالف بود و ازدواج کرد و رفت ک البته بهتر ک رفت چون اختلال پارانویید داشت
باز دوباره پسری که دوسش داشتم جذبش کردم تو زندگیم و باز ایندفعه م مادرش مخالف رابطمون بود و نزاشتن ازدواج کنیم و این پسرم دوباره ازدواج کرد و رفت
البته من نسبت ب تجربه قبلیم سریع باهاش کات کردم تا گفت خانوادم ناراضی ن
چون قانون جذب میگه تا وقتی درسی یاد نگیری هی برات تکرار میشه و من خواستم این چرخه همینجا تموم بشه
ولی خب منم آدمم دلم خیلی گرفت و بی قراری زیاد کردم ولی الان آرومم !
من خیلی وقتا نشونه هارو از خوابم میگیرم مثلا خواب میدیدم مادر پسره مدام تحقیرم میکنه یا آنقدر بد باهام حرف میزد که وقتی بیدار میشدم حالم بد بود ..
میخام بدونم کجای کار اشتباهه
من که نمیتونم تا آخر عمرم بشینم از دست دادن ببینم