یکی از اقوام نزدیک بابام رفته بود خواستگاری هم دانشجوییش
حدود پنج شش ساعت راهه از استان ما تا استان اونا
بعد خواستن عقد کنن
دختره خونوادش گفته بودن همه چیو میدیم دست خوده دختره
این اقوام بابای منم پولداره.
دختره پر رو پر رو گفته بوده ۱۰۰۰ سکه مهریه بذارید برام
حق طلاق بدید بهم و طلا هم هرچقد تونستید بالای ۱۰۰ میلیون بگیرید😐😐
والا یکی ام نبود بیاد مارو بگیره اینجوری شرط بذاریم براش