ما ی همسایه داریم دختره هم سن و سال خودمه ی پسرمداره همسنپسرم چن بار ب همسایه ما ک میاد خونمون گفته بود خیلی دوست دارمبیامخونه اینا ک بچه ها باهمبازی کنن ولی رومنمیشه ی بارمتو آسانسور مامانش منو دید گفت دخترم خیلی دوست داره بچشو بیاره با پسرت بازی کنه ولی روش نمیشه منم ی روز رفتمجلو درشون گفتم هروقت حوصله داشتی پسرتو بیار با پسرم بازی کنن بعد گفت باشه هماهنگ میکنم فرداش شماره منو از شوهرم گرفت خودش بهم پیام داد گفت این شماره منه و بچه هارو بیاریم باهمبازی کنن منمگفتم باشه  بعد منی روز پیام دادم خونه ای پسرمو بیارم بازی کننگفت اره بیا رفتم و نیم ساعت نشستم بچه هاام خیلی خوب بازیکردن و اومدم خونمون بعد گفتم این سری پس تو بیا گفت باشه هستید بگم بقیشو ؟؟؟