نمیدونم چیکار کنم😭

بچه های منم مریض شدن شدید چند روزه نمیرن

واسه چی نمیره؟

ببین چرا نمیره

مشکلش چیه

دوستاش خوب نیستن یا مدرسشا دوست نداره

اگه باعوض کردن مدرسه مشکلت حل میشه عوض کن

کسی اذیتش کرده؟ من خودم مدرسه میرفتم یک دختره هی بهم میگفت پرورشگاهی اینقدر بهم بر می‌خورد آخرش مامانم اومد مدیر گفت خود بچه پرورشگاهی بعد به دختر شما میگه یا مثلا شاید معلمش بداخلاق بگو میخوای مدرسه رو عوض کنیم یا کلاست 

الهی بگردم ببین چی شده بچه ترسیده از چیزی نمیگه

اصلا دعواش نکن دوستانه بپرس مشکلش چیه این مدیر احمقش از طرز حرف زدنش معلومه با بچه ها چه رفتاری دارند در نبود شما

کلاس چندمه؟

ازش بپرس ببین اتفاقی نیفتاده براش ؟

والا از بس اطمینان کم شده ادم میترسه همش.

کسی اذیتش نکرده باشه از زیر زبونش بکش ببین علتش چیه.

حتما یه اتفاقی افتاده که میترسه یا تو مدرسه ناراحتش کردن دوستان یا معلم یا از تو خیالش راحت نیس یه بچه رو میشناختم چون مادر با پدر مشکل داشتن بچه میترسید مادرشو تنها بزاره و یه بلایی سر مادرش بیاد 

بگو‌میخای مدرستو عوض کنم باهاش حرف بزن یا براش دوست پیدا کن تو مدرسه با یکی از بچه ها آشناش کن ببرشون پارکی جایی خوراکی جفت بخر براشون شایدم از تنهایی بدش میاد 

بگرد دلیلشو پیدا کن شاید اونجا براش مشکلی پیش اومده که از مدرسه زده شده

من بچه ندارم اما چند روز پیش سر ظهر ی خانمی رو دیدم ک دست ی پسر بچه تو دستش بود ک داشت گریییهه میکرد و داد میزد من مهد نمیرم 

بعد مادرش داشت واسش توضیح میداد ک باید بره !

یه چند جمله ای ک گفت ب پسره یادمه

گفت:پسرم همه ی ما ادما یسری کار باید انجام بدیم که کار دنیا انجام بشه تو هر سنی هم یکار متفاوت باید انجام بدیم مثلا تو الان باید بری مدرسه مثل بابا ک باید بره سر کار یا منک باید تو خونه کار کنم....رو کلمه باید تاکیید داشت 

بنظرم توام ی داستان سرهم کن بهش بگو اگ بری دنیا رو قشنگتر میکنی ....

کلاسشو عوض کن ،من خودم چون دوستم از مدرسمون رفت نمیخاستم برم دیگه مدرسه مامانم اون موقع ها اومد منو با یکی آشنا کرد برای دوتامون خوراکی خرید و با مامان دوستم هم اشنا شدن و بعد مدرسه کلاس میرفتیم باهم،دیگه بعداون عاشق مدرسه شدم دوست و فضا خیلی تاثیر داره ،شاید از معلمش بدش میاد 

اره بگو خونمون رو عوض کردیم ولی بهتره مشکلو پیدا کنی چون دختر بچس حتما موضوع احساساتیه که گریه هم میکنه