متاسفانه متوجه شدیم دی ماه سال پیش یک تومور بدخیم مغزی تو سر مادرم وجود داره . سرطان gbm که تهاجمی ترین نوع سرطانه
مادر عزیزم الان توانایی کاری رو نداره و برای ایستادن و نشستن و راه رفتن و کارهای شخصی باید یک نفر باشه
من و خواهرم هردو مجبور شدیم استعفا بدیم و به نوبت از مادرم پرستاری کنیم علاوه بر این من دانشجوی ترم آخر ارشدم و مجبور شدم آموزش محور کنم چون متوجه شدم باردار هم هستم
با همین شرایط بارداری هم از مادرم نگه ااری میکنم و هم به خونه خودم میرسم و دانشگاه میرم
برادرم که کاملا بیخیال کارش شده چون شب ها تمام وقت بیداره
این بیماری زندگی همه مون رو درگیر کرد. تغییر داد
تجربه مشابه دارید