بخدا الان میفهمم بعضی ها چقد حق دارن از دست مادرشوهر مینالند.
بزار از اولش بگم.دلم پر دوس دارم خالی شم همین.
من ۸ ساله ازداوج کردم.بعد ۷سال ی دختر ساکت ک همه تو حسرتشو اینقد ساکته خدا بهم داده.
من ی خواهر شوهرم ۲ تا پسر داره دومی ۸سالشه ولی شما دوساله فرض کن ب قد ی این بچه پیش فعال.
تو این هفت سال کل جهاز دکور من رو این پسر شکونده بقران دوس دارم عکس وسیله هایی ک شکونده من با چسب چسبوندمو نشون بدم.
اون وقت ما دیشب خونه خواهرشوهرم شامیم.بچه های برادر شوهر و خواهر شوهر دیگه ام بودن.
خوب بقیش
خب ادامش بگو
شوهراتون خوب باشند چکار ب مادر شوهر دارین
دختر منم داشت بازی میکرد..اینم بگم کل وسایلخونه اونا برنج.اصلاشکستنی نیست.بخدا پسر خودش هرچی اسباب بازیه ریخته وسط بل بچههای دیگه بازی میکنن.اونوقت مادرشوهرم هی گیر داده ب من ک اگه تو بودی میزاشتی محمد خونتو اینجور کنه.
ب خدا دکوراتیو همشو شکونده
بدم میاد از مهمونایی ک بچهاشونو جمع نمیکنن.
خب😶
الان میام دختر گریه میکنه.میگم بقیشو
خب بقیش
شاید خودمونم جز خانوده شوهر باشیم.
اما بخدا من یکی از خاندان شوهر بیزارم. رفتیم واسه دوستی اما وقتی دیدیم چقد تفاوت ودورویی هست هنگ کردیم.
من یکی که حالم به هم میخوره.
بعدش
خانواده شوهر منم تو رو با من خوبن و قربون صدقه میرن پشت سر با تیشه ریشمو میزنن😂😂😂
ی بیکار همتونو لایکید گم نکنین
درجوابش بگو من از بچه شر خوشم نمیاد
