سلام
همسرم با پسرخاله هاش برا اولین بار مجردی رفتن مشهد خونه باغمون.
دایی همسرم هم اونجا زندگی میکنه. و من به همسرش شدیدا مشکوکم. یعنی تو جمع وقتی همسرم میاد کلا این زندایی که سن بالایی هم نداره اخلاقش عوض میشه و شنگول میشه. حتی دور سفره کنار شوهر من میشینه بجا اینکه اینهمه خانم یا همسرش هست بره پیش اونا. درمورد پوشش همسرم نظر میده به همسرم. شوخی های بد میکنه. و انقد چیزای مشکوکی ازش دیدم که بهش حس خوبی ندارم.
همسرم کلی زندایی داره و انقد با اونا هم راحته ولی بخدا نسبت به همشون کلی هم حس خوب دارم.
یعنی در کل اصلا شکاک نیستم بقران
از طرفی از شوهرشم متنفره و میگه دوس دارم وقتی میره بیرون برنگرده خونهو ازین صحبتا.
همسرم بهش محل نمیذاره و باز این از رو نمیره
الان که مجردی رفتن مشهد این زنداییه هم گیر داده ما هم دوس داریم بیایم و شوهرش به همسرم پیله شده زنداییت اینا هم دوس دارن بیان.
موندم چه رفتاری نشون بدم. بخدا کسر شانم میکنه خودمو بخوام بخاطرش ناراحت کنم ولی بخدا نسبت به هیچ کس اینجوری نیستم ولی ازین خانم اصلا حس خوبی نمیتونم بگیرم.
شوهرمم تو رودروایسی گیر کرده پیش داییش که باشه بیان.
بنظرتون الان چه رفتاری از خودم نشون بدم. ناراحت شم. قهر کنم. به روی خودم نیارم تا به شوهرم خوش بگذره اونجا؟ واقعا نمیدونم. چیکار کنم بنظرتون؟