بچه ها ظهرتایپیک زدم کسی نبود
امروز دادگاه داشتیم برا بچم
بچه ها من سرلج لجبازی طلاق گرفتم البته لج ولجبازیم نبود دروغگوبود برام احترام قائل نبود خرجی نمیداد ی حرف راست بهم نمیزد تاوقتی خوب بودم خوب بود ی کلمه میگفتم پولت چیه کارت چیه خرجی بده یانظری میدادم میگفت بتوچه تو حق هیچ دخالتی نداری
خلاصه من یکی دوبارقهرکردم ولی برگشتم هرچی سکه مهریه م گرفته بودم بهش پس دادم درس نشد بارآخراومدگذاشتم خونه بابام گفت پرونده هارو یاببند یا طلاقت میدم منم نزدیک پنجاه روز صبرکردم نیومد که نیومد، منم درخواست طلاق دادم وماشینشو توقیف کردم دیگه هرچی التماس کرد دلم باهاش صاف نشد که نشدگفتم این برا ماشینشه البته موقع طلاق توافقی ماشینشم پس دادم بعدامروز...