شوهرم هم خودش هم مارو از چشم بقیه انداخته

منم میترسم ازدواج کنم و از شانسم باز خونواده بدتر خودمون باشن....  واقعن حسرت زندگی شاد و اروم رو دارم...خودمم محل کارم شهرستانه و نمیتونم از خانواده م جدا بشم ... چون ادما میتونن خودشون یه کاری کنن که به همه خوش بگذره... دنیا دو روزه...ولی یه دست صدا نداره و ادمی که با خودش و همه لج کرده رو هر کار کردنی درست نمیشه و با این اخلاقش کیف میکنه و نمیدونه چه بلایی سر بقیه میاره

میفهممت عزیز دلم انشالله خدا خودش رحم کنه بخدا منم مامانم سالهای سال کار کرد همه دورشو میگرفتن میخندیدن میومدن چند سال که سر کار نرفت دستش یکم تنگ افتاد بازم دنبال سو استفاده بودن بعد یواش یواش خودشون دور شدن تفریحاتو خوش گذرونیو هرچیزی بگی با دشمنشونم داشتن اما اون سالها منم میگفتم مامانم چرا نمیره سمتشون و افسردگی بدی گرفتم بعدها فهمیدم ذاتشون چطوریه و مامانم وقتی رو تخت بیمارستان مریض بود نه خواهر نه برادر احوالشو نگرفت یواش یواش فهمیدم حق داشت و الان از چشمم افتادن اون افراد تازه ازدور هم حسادتو موج منفیشونو با گفتن به اقوام به گوشمون میرسونن بدشون میاد پیشرفت کنیم یا زندگی راحتی داشته باشیم زمونهه خرابه منم بخدا الان تو فکر اینم دوباره کنکور بدم دست مادرمو بگیرم ازین شهر برم حتی به صورت اتفاقیم جایی اونارو نبینمشون چون فهمیدم مامانم بی دلیل گوشه گیر و عصبانی و اشوب نبوده دلش بدی زیاد دیده که روش تاثیر گذاشته 

عزیزم😔💔 برای همه مون زندگی شاد و آروم از خدا میخوام❤

عزیز دلم همه چیز درست میشه خودتو ناراحت نکن خواهر شوهرتم میدونه داداشت از چیزی ناراحته ای کاش میشد میشستی با ارامش و عین یه رفیق با همسرت حرف بزنی ببینی چرا اینطوری شده از چی ناراحته چی دلخورش کرده یواش یواش ارامش کنی برا سلامتیش بده و سلامتی بچه ایندتونو و خودتم الان اولویت همسرست شاید دلایل منطقی داشته باشه باور کن ادما هرچی بیشتر از زندگی میفهمن و میبینن بیشتر فکرو خیالی میشن و رو اعصابشون تاثیر میزاره 

پناهمون به خدا تو این دنیای پر از بی عدالتی فقط پشتیبانی خونوادمونو امیدمونو نگیره خدا ازمون تا بتونیم یواش یواش خودمونو بسازیم ماهام خدایی داریم 

بهشون بگو ک رفتار شوهرت ناراحتی  

نذار فک کنن تو راضی هستی