2777
2789

طرف اشناس 

پسر دوست صمیمی بابامه ک از قضا رئیس شرکت بابام هم هست اون دوستش 😐

گفتم نمی‌خوام بابام نذاشت گفت بذار حداقل بیان زشته 😐.اونام اومدن رفتن منم گفتم بیخیال شدن .الان دوماه بعد بابای پسره اومده میگه به بابام حداقل ی فرصت دیگه بده اینا ی بارم حرف بزنن پسرم خیلی دوسش داره 😐

منم چند روزپیش  رفتم به اصرار بابام.

هر کاری میکردم به خودش نمی‌گرفت .میگفتم نمیخوامت به دلیل هایی ک خودتم می‌دونی بابام نمیذارع رک ردتون کنم پس بیخیال شو و فلان ...

این وسط بابام ازم دلخوره میگه حرمت نگه نمی داری این کارا چیه میکنی 😐

چیکار کنم من دیگه 😐 

باورتون نمیشه چیا گفتم ک پسره بیخیال شه 😑خودم یادم میوفته از خجالت آب میشم 😐 

رسما طرف صبح پاشدم گریه میکردم 😑

ستاد مبارزه با عقاید کهنه😐❌

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اگه دوست داره بهش فرصت بده

آخه واقعا ازش خوشم نمیاد 😭🥺 

همین ک تا اینجا هم اومده ک هم بتونه بیاد خواستگاری هم من مجبورم شدم برم بیرون داره دیوونم می‌کنه 

ستاد مبارزه با عقاید کهنه😐❌

🤣🤣🤣🤣 خیلی خنده دار و از طرفی گریه آوره شرایطت 

چی بگم والا 

به پسره خیلی خیلی جدی بگو من نمیخوامت و تمومش کن 

تهش مثلا میخواد چی بشه 

فوقش باباتو اخراج میکنن که این اتفاق نمیفته 

ولی این بده که تو یه امر اذیت بشی 

به باباتم بگو که بگه همه چیز تمومه 

یه راه خیلی مسخره هم هست 

به پسره بگو ایدز داری ولی بهش بگو که کسی نمیدونه و به هیچ کس نگه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز