۱۹ شهریور دکتر برام وقت عمل نوشت خیلی میترسیدم در حدی که ضربان قلبم به شدت بالا بود ولی گفتم دیکه باید برم تمومش کنم یه بار برا همیشه راحت شم
رفتم بیمارستان تا کارامو بکنن برا امادگی اتاق عمل ساعت شد ۲ و اومدن دنبالم بردنم به سمت اتاق های عمل خیلی جو بدی داشت همش میترسیدم که چه اتفاقی قراره بیوفته
یکی اومد دنبالم که عملت چیه دکترت کیه و من جواب دادم فرم و پر کرد امضا کردم منو بردن به سمت اتاق عملم اتاق شماره ۶