دیشب خواب دیدم توی یه راه طولانی با خاک ماسه ای و شنی بودم این سر و اونسرشم تا اخر مغازه حالت دستفروشی بود
ته این راهه یه گنبد طلایی بود با یه عده دختر چادری جلوی اون گنبد و حرم
من دویدم که برم سمتشون هعی میخوردم زمین دست و پام شنی و ماسه ای میشد اخرش افتادم به گریه اخرین باری که خوردم زمین دیگ بلند نشدم همونجا گریه کردمو به دخترا نگاه کردم
اومدن سمتم یکیشون که انگار سردسته بقیه بود یه مشت کارت قرمز رنگ دستش بود یکیشو بهم داد روش نوشته بود "دعوت شده اید"
خیلی ذهنمو درگیر کرده کسی میدونه تعبیرش چیه؟😕🤔