دوستان شوهر من به احتمال زیاد پارانوئیده، امشب یه خورده بحثمون شد به من گفت بزن به چاک از خونه من برو، منم لباسمو پوشیدم که برم بچه یهو گریه کرد منم بچه رو گرفتم کوتاه اومدم گفتم با بچه یه خورده میریم پیاده روی یکم آروم بشیم، شوهرم گفت باشه برین، خودش هم با دوستش هماهنگ کرد بره استخر، منو دخترم یکم تو خیابون پیاده روی کردیم همش۲۰ دقیقه شد،نزدیک خونه هم بودیم،یه کوچه بالاتر بچه که اوکی شد داشتیم برمیگشتیم یهو صدای یه ترمز شدید شنیدم دیدم شوهرمه، با ماشین به سرعت اومد سمتمون انگار میخواست مارو زیر بگیره ،میگفت اینهمه دنبالتون گشتم کدوم گوری بودین؟ بعد تبر درآورد شروع کرد منو زدن، منم همش میگفتم خودت گفتی برین دور بزنین مگه خودت نگفتی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من فک کنم بار صدمه تو این سایت تو تاپیکای مشابه این جمله رو مینویسم
اخه مگه ادم چقدر عمر میکنه که اینطوری با این روانیا هدرش میدید
از تاپیکای دیگه عبرت بگیرید حداقل
تدریس زبان آلمانی با قیمت مناسب انجام میدم... واژه ی ترشیده مال دورانیه که زنها هنری بجز شوهر کردن نداشتن. برای زن توانمند امروزی، ازدواج صرفایک گزینه است، نه تنها هدف زندگی...
📌وقتی به داشتن اعتماد بنفس عادت نداشته باشی اعتماد بنفس بنظرت نوعی مغرور بودنه📌وقتی همیشه منفعل بودی قاطع بودن مثل خشونت به نظرت میاد📌وقتی عادت نکردی نیازهات فراهم بشه اولویت دادن به خودت برات مثل خودخواهیه📌اینو گفتم که بدونی دایره ی امن تو همیشه معیار خوبی برای رفتارت نیست