من تاپیک قبلی گفتم چه اتفاقی افتاده ، خواستم بگم چیکار کنم خیلی حالم بده نابودم چند روزه لب ب غذا نزدم قفل قفل شدم
چیشده نخوندم‌میگی
حالتون خوبه شما دریغ از ذره ای سیاست یارفتار منطقی
آخه کی ب ی استوری اینقد اهمیت میده مگه مدرسه ای ناظمی شماره مامانشو خواستی ادبش کنی مثلا،ب خواهرشوهرات چ ارتباطی داشته ک دخالت کنن بعد براهمچین مسائلی لب ب غذا نزدی مگ میشه اینقدبی منطق آخه
جاریم واسم استوری توهین گذاشت ،منم خودم کاری نکردم فقط از خانواده همسرم توقع داشتم بهش تذکر بدن که ندادن و فکر میکردم همسرمم کاری نکرده اخه چیزی نمی‌گفت ،حالا که من پا شدم حماقت کردم ب خواهرش پیام دادم که چرا چیزی بهش نگفتن و اگه توهین تو خانوادشون آزاده بگن منم بدونم ،اومده میگه آره با داداشم سرسنگینم ،زنشم بهم پیام داد جوابشو ندادم ،من خیلی عصبانی بودم نباید پیام میدادم ب خواهرش اینم بگم اونا همون روز اول قبول کردن اینو برای من گذاشته یعنی تابلو بوددد، ولی الان خواهرش پیام منو جواب نداد خودشم باهام سرسنگین شد انقد حالم بده تحقیر شدم ،کاش پیگیر نمی‌شدم متکه چند سال تحمل کردم کارای این عوضی رو
جاری همش همینطوریه اصلا محلش نده اگ استوریاتو میبینه خوشحالی بزار بسوزه بیخیالی طی کن دختره ی افریتههه اینو بدون ک از قدرتت توعه ک برات استوری میزاره چون درگیر زندگیته تو محلش نده ت کاری نداشته باش ب کسی سیاست ب خرج بده اون هرچقدر بده تو خوب باش
الان تنهاکاری ک میتونی کنی خودتوبزنی ب اون راه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده حتی اگ کسی تحریکت کرد راجب اون مسائل حرفی نزن نهایتش بگو گذشته ومهم نیس اون تایم عصبی بودی مثلا،یه مدتم کمتر تو دید باش
زمان بگذره اوکی میشه اما دیگ تکرار نکن وخانواده همسرتو قاطی این مسائل نکن وکلا از خوانواده شوهر توقعی نداشته باش وبگذر نه اینکه کش بدی و هی داستان درست کنی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
