من نامزد کردم خیلی وقت نیس تازه!
بعد نامزدم یه دختر خاله داره که واقعا رو مخه از همون اول یه روز خوش برای من نامزدم نذاشته تا چند روز پیش هرجا میرفت تو فامیلشون میگف این دختر (منظورش منم) خرابه و.. حالا بماند که چقدر دعوا راه انداخته حتی مثل وحشیا یکاری با من کرد که کارم به بیمارستان کشید حالا کلی دعوا داشتیم هم من هم نامزدم هم خانواده نامزدم همه از این خانوم بدمون میاد همش میاد میگه امیر (نامزدم) مال منه تو حق نداشتی باهاش ازدواج کنی تو اونو از من دزدیدی اون منو دوس داره و.....
نامزدمم کلی باهاش دعوا کرده ولی بازم کار خودشو میکنه
دیروز اومد خونه مادرشوهرم منم اونجا بودم خیلی مهربون بود اینا که همه تعجب کردیم اخرش هم که داشت میرفت اروم بهم گفت به وقتش دارم برات😐 منم دستشو گرفتم منظورت چیه گذاشت رف تا امروز صبح چند تا عکس برام فرستاد که خودش نامزدمم تو عکس هستن و کاملا مشخصه عکس خانوادگیه و اینا هم اصلا کنار هم نبودن که من شک چیزی بکنم عکس خانوادگی بوده هزار نفر بوذن بعدش گفت من امیر ازت پس میگیرم از این چرت پرتا منم گفتم زیادی حرف میزنی بلاکش کردم
واقعا شماها بگید چکار کنم از دست این خانوم زندگی نزاشته واسم هر روز دعوا راه میندازه
نمیدونم دردش چیه