دلم خیلی گرفته. نمیخوام کفر بگم. اما دیگه کم آوردم. یه دختر یازده ساله دارم که با تاخیر رشد رحمی بدنیا اومدم بعد بدنیا اومدنش هم تاخیر رشد دور سر پیدا کرد حرف نمیزنه. دسشویی خودم میبرمش. راه میره ولی نمیتونه کارای شخصیش رو انجام بده. که اینا مهم نیست تا الان در حد توانم به بهترین شکل از ش مراقبت کردم. ولی از شب عاشورا نمیدونم چش شده. همش. جیغ های بنفش میکشه داد میزنم درست در حد دوسه تا قاشق غذا بازور میخوره خیلی خشن شده چند بار دکتر مغز و اعصاب اطفال بردیمش. داروهای آرامبخش هم روش اثر نداره خسته شدم اعصابم دیگه کشش نداره. نمیدونم چه غلطی باید بکنم. یه پسر سه ماهه هم دارم. بدنم دیگه کشش نداره. چند شبه. اصلأ نخوابیدم. غصه دخترم داره نابودم میکنه. قربونت خدا برم. چرا این کابوس تموم نمیشه