دلم خیلی گرفته نمیدونم چمه هیچکس نیست ک درکم کنه خودمو گم کردم دیگه ایناز اون موقعی نیستم ۱۸۰درجه عوض شدم تغییر کردم فقط خدا خودش میدونه چم شده حتی خودمم نمیدونم فقط دلم میخواد بخوابم ولی خوابم نمیبره میخوام از این دنیا غافل بشم از هیچکس خوشم نمیاد از این تابستون فقط ی ۲۰روزش رفتم مسافرت بقیش همش توی خونه بود حتی تا دم در حیاطم ترفتم از بیرون خوشم نمیاد دلم میخواد توی خونه باشم دلم میخواد خودمو بکشم خوابگاهی هستم با خودم میگم رفتیم خوابگاه خودکشی میکنم ی دلم میگه اره ی دلم میگه ن نمیدونم چم شده همه دعوام میکنن میگن چرا نمیای بیرون میگن این الان اینجورع بزرگ بشه میخواد چجور بشه مامانم همش سرکوفت می نه ابجیم ک از خودم کوچیک تره منو دعوا میده خسته شدم خودمم نمیدونم چمه سرم ب شدت تیر میکشه😔