7 سالشه هیچی هیچی نمیخوره.هیچ میوه ای لب نمیزنه اجیل نمیخوره خرما عسل مربا کره پنیر خامه شیر دوغ و... هیچی نمیخوره. غذا دو قاشق زورکی میخوره. خسته شدم خسته.
میخوایم بریم رستوران انگار میخدایم بریم قتلگاه. کباب براش مثل زهرمار میمونه. ازمایشاتش میگه سالمه روانشناسش میگه مشکلی نداره اما من دیگه خسته ام هفت سال تحمل کردم دیگه نمیتونم. بچه های مردمو میبینم برای یه دونه میوه ذوق میکنن اونوقت این حاضر نیست امتحان کنه به کی بگم ما خودمون باغ داریم اما بچم تا حالا میوه نخورده کم اوردم یه دونه محکم زدم رو باسنش سرشم داد زدم دیگه هم من هم باباش کلافه ایم هزار تا مکمل و اشتها اور خریدیم و بابابزرگ بدبختش از خارج از کشور براش اورده اصلا انگار نه انگار