من نمیخام دخالت بیجا بکنم تو زندگی شما گلم
ولی خوده من پارسال ازدواج کردم بابام واسش شرط گزاشت خونه تو شهر باید بگیری گفت باشه خونه گرفت ولی الان ک خرش از پل گذشت میگ تو روستا میخام خونه درست کنم فلان حتما باید درست کنم منم از این میترسم فردا خانوادش تو زندگی ما دخالت کنن حیاط مشترکیم،،،،،از دخالت های خانوادش فقط میترسم ،،،،ن روستا زندگی کردن اتفاقا روستا و حیاط اونا خیلی لذ بخشع و قشنگه
باید ببینی خانوادش چجورین،،،،خانواده خیلی مهمه
شوهره من دوتا دیگ پسر هستن ولی شوهره من فقط براشون کار میکنه😐،،،،،با این مشکل ندارم ،،،،مشکل من اینه ک فردا تا تکون بخورم بخام برم جایی میگن عه کجا رفتی با کی رفتی کی میای عه خانه نیس کجاس،،،یا اینکه بخام با شوهرم جایی برم دوس دارم دونفره برم،،،،یا اینکه شاید اقا دعوا کردیم زنو شوهره دیگ دوس ندارم صدامون ب کسی برسه بیان بگن چیشده متنفرم از این پرسیدن ها و دخالتا
منم کوردم،،،اسمت چیه گلم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
