2777
2789

بچه ها من دیروز زنونه با خواهرام قرار داشتیم بریم پارک.چند روز قبلش به شوهرم گفته بودم گفت نه بابا ول کن میخوای بری چیکار؟وازین حرفا ...منم دعوا کردم وبالاخره قبول کرد (اینم بگم من زیاد شرایطشو ندارم خانوادمو ببینم بعد از چند ماه خواستم ببینمشون.وکلا اخلاق شوهرم اینه که بخوایم بریم مهمونی یا پیش خانواده من منو دق میده تابریم ولی هرهفته باید خونه مامانش بریم وبیرون ومنم چیزی نمیگم )خلاصه بماند تواین چند روزی که خبر داشت میخوایم بریم بیرون قیافه میگرفت واذیت میکرد و...حالام که رفتیم فکر مسیر ۴۰دقیقه رو ۱ساعت ونیم طول داد کارای خودشم هی میرفت انجام میداد فکر کن ۱۰ونیم راه افتادیم ۱۲ رسیدیم.ازونورم ساعت ۴میخواست بیاد دنبالمون.بگذریم که چقدر عذابم داد.حالا امروز بعد از ظهر میگه بریم خونه مامانم .منم نرفتم .میدونم حسابی کفری شده ولی بچه هارم باخودش برده بنظرتون کار خوبی کردم نرفتم یا بدتر میشه؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره کار خوبی کردی دلیلی نداشته انقد اذیتت کنه وقتی بعد مدتها میخواسی خانوادتو ببینی تو ام مث خودش باید رفتار کنی بلکه متوجه بشه کارش درست نیس

از خون جوانان وطن لاله دمیده🖤  ما پرنسس های دیزنی نیستیم ما دختران ایرانیم♥🔥

صبح هی میومد به من  میچسبید وخودشو لوس میکرد که آشتی کنیم وکار دیروزشو فراموش کنم منم بهش محل نمیدادم حالا سر سفره میگه بریم خونه مامانم گفتم پس همونه هی میای پیشم نگو میخوای بری خونه مامانت و...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز