خواهرا بابام درگیر اعتیاد شده 😔 دیروز منو مامانمو کتک زد تایپیگش هست 💔 قرار بود دیروز با نامزدم برم بیرون چون صورتم ناجور بود پیچوندمش همون دیشب گفت فردا حتما باید بیای نزدیک یه هفتس ندیدمت ساعت ۷ زنگش زدم که بهونه بیارم بگم بابام کرونا گرفته نمیتونم بیام و اینا آروم حرف میزدم که بابام نشنوه دوباره عصبانی شه بعد هی میگفت بابا نکرت خوابه یواش حرف میزنی کلی حرف بهش زدم گفتم احترام نگهدار😔💔 هر دلیلی میاوردم میگفت اشکال نداره پاشو بیا منم مجبور شدم بهش بگم چون از یه طرف میتونه پشت منو مامانمو بگیره جلو بابام که یکم دست برداره ....😭😔💔 تا بهش گفتم شوک شد اصن چند ثانیه صحبت نمیکرد یدفه گفت لباساتو بپوش چند دقیقه دیگه اونجام😭😭 نیم ساعت بعد دیدم دستشو گذاشته رو زنگ مامانم درو براش زد اومد تو مامان بابام سلام کردن تا اومد تو بعد گفتش چرا دست روش بلند کردی مگه بی کس و کاره 😭 بابامم بهش فوش داد اونم هی جواب سوالی میکرد قشنگ روشون تو روی هم باز شده نمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟😭 نامزدم گفت ابن آخرین باره که منو میبینی یا بیا بریم یا بشین تو خونتون پیش بابات 😭💔 منم مسیحو انتخاب کردم 🙂💔 اون آخرم که میخواستیم بریم گفت کمم گذاشتی کمت میزارم 😔😔💔 الان خجالت میکشم اینجا داداش مجردش هی از اتاق میاد بیرون و میره تو اتاقش اصلا معذبم😔💔
ببخشید قفل کردم تایپیگ قبلیو کار پیش اومد 😔🖤