تقریبا زمستون ۱۴۰۰ بود تو واتساپ بابام اون پیاما رو دیدم حتی شماره ها رو سیو کردم تو گوشی خودم که داشته باشمشون
خیلی با خودم کلنجار رفتم بعد به خودم گفتم جز حرص خوردن چیزی نداره مامانم خیلی تو این زندگی زجر کشیده دیگه بسشه بلایی نبوده که سرش نیومده باشه
ترجیح دادم به خاطر داداشم و مامانم سکوت کنم
من که خودم افسردگی مزمن گرفتم چون بچه اول بودم و بعضی چیزا رو خیلیییی زود فهمیدم اما دوست ندارم داداشمم تو دعوا و جنگ بزرگ شه