چهره اش رو دوست نداشتم
اخلاق خوبی داره اجتماعی هست سر صحبت
ولی چهرش ب دلم نمیشینه بخاطر همین ردش میخوام کنم
پسره خانواده دار خیلی مهربون ان بیشتر مادرش به دلم نشست تو روستا زندگی میکنن از فامیلای دور مادرم هستن ولی قرار شد ک اگه من جواب مثبت بدم مادرم گفت دخترم روستا نمیاد پسره هم گفت کارم آبادانه بیشتر
پدرش اینا کشاورزن خیلی وضعشون خوبه پسرهم گفت گاهی وقتا که کارم میخوابه با پیمان کار هست کارشون هرچندماه یک بار میخوابه بعد از ۲۰ روز بهشون زنگ میزنن ک بیان سرکار
میگفت کار جدید گیرم بیاد میرم با پدرم رو زمین
نصفی میکاریم منظورم اینه یه روز بیکار نمیشینه خونه پس انداز داره ولی ماشین نداره خونه هم نداره ۲۷ سالشه خواهرم میگه بهش جواب مثبت بده خواهرم شوهرش عربه شوهرش خیلی خوبه ولی خواهرم میگه یکی با هم زبون خودت ازدواج کن بهتره