دیگه خسته شدم از این زندگی کوفتی میخوام خودمو از پنجره پرت کنم
همیشه با خانوادم مشکل داشتم ولی دیگه امشب نمیتونم
حرف زور رو قبول نمیکنم و همیشه جواب بابام رو میدم امشبم همینجوری شد و اون عصبانی شد مامانم میگه تو بی ادب و گستاخی اما من نمیتونم مثه اون تو سری خور باشم احساس میکنم هیچ دختری مثه من نیست حس لجنیه همه مثه فیلما با باباهاشون خوبن و میگن چشم و حاضر جوابی نمیکنن
از این که تنهام و شبیه دخترای دیگه نیستم حالم بهم میخوره
خواستم آخرین حرفای تو دلمو به یکی بزنم همین
بابای دیر
منم خسته شدم از ین زندگی گوه
چند سالته؟
بسلامتی بروو التماس دعا
منم هروز آرزوی مرگ میکنم
چند سالته ؟
واسه چی این طوری ناراحت شدی؟
همه آدما که نمیتونن مثل هم باشن. تحمل کن اینم میگذره🍃
منم یه دورازپنجره خودمو پرت کردم اما......پنجره تازمین نیم متربیشتر فاصله نبود چیزیم نشد😪 ارتفاع بیشترمیترسم🥺
فکر نکن تنهایی!!
همیشه به این فکر کن که بدبخت تر از خودتم هست
و اینکه خودت داری میگی فیلم(:سااختگیه دیگه
نمیمیری که فقط قطع نخاع میشی و مشکلاتت هزار برابر میشه
چند روز دیگه تصمیم بگیر. الان عصبانی هستی. منم حوصله زندگی کردن ندارم. ولی فعلا هستم
عزیزم اگه امکانش هست یه مدت از پدرت و خانوادت دور شو خودکشی راهش نیست
اینکارو نکن عزیزمم
