دخترم ۱سال و ۲ماهشه تب شدید داشته با دارو تبشو اوردم پایین ولی یک روزه که چیزی نخورده نه غذا نه شیر نمیتونه بخوره البته الان که نگا داخل دهانش کردم نوک زبونش شبیه تبخال بود دیگه نمیزاره کامل نگاه کنم همشم بیقراری میکنه و گریه و نمیتونه چیزی بخوره و بشدت خوابش میاد و نمیخوابه دکترم بردم دارو داده داروهاشم دادم بهش
خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ آرامشت را میدزدد یکی آهسته میگوید (کنارت هستم ) ودل آرام میگیرد .ای خدای بزرگ هوای ما بنده های کوچیکت رو داشته باش .هرگز نترسید، کافی است به آیندهای ناشناخته، همراه با خدایی شناخته شده اعتماد کنید. خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست
نه خب خیلی گرسنست ولی بخخاطر زخم روی زبونش نمیتونه بخوره و همش بیتابی میکنه
غذاهای مایع که اسید ندارن مثلا غذاهای ترش یه اسیدی دارن که زخم رو اذیت میکنه با سرنگ بریز ته حلقش که به نوک زبونش هم نخوره
آروم بریزیا
خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ آرامشت را میدزدد یکی آهسته میگوید (کنارت هستم ) ودل آرام میگیرد .ای خدای بزرگ هوای ما بنده های کوچیکت رو داشته باش .هرگز نترسید، کافی است به آیندهای ناشناخته، همراه با خدایی شناخته شده اعتماد کنید. خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست
نه خب خیلی گرسنست ولی بخخاطر زخم روی زبونش نمیتونه بخوره و همش بیتابی میکنه
خوب شیر رو با سرنگ بریز ته حلقش آروم آروم جوری که بتونه بخوره
خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ آرامشت را میدزدد یکی آهسته میگوید (کنارت هستم ) ودل آرام میگیرد .ای خدای بزرگ هوای ما بنده های کوچیکت رو داشته باش .هرگز نترسید، کافی است به آیندهای ناشناخته، همراه با خدایی شناخته شده اعتماد کنید. خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست