هم موقعیت کاریم هم تحصیلیم از اون بهتر بود هم شرایط مالیم
اما نا دنبال پول بودم نه خونه نه ماشین نه هیچییی
خودشو دوست داشتم
چون نزاشتم دست بزنه بهم همش دعوا مرافه توهین فحش
همش میگفت مریضی اینا چیزای عادیه که تو نمیزاری اما..
دو ساله دارم جون میکنم اما یادم نمیره
خدا کمک کنه بهم دیگه بهش پیام ندممم😭😭😭😭
تاپیک اخرمو ببینید کمک کنید
چه مدت در ارتباط بودید؟ اگه بیشتر از شش ماه بوده
چرا ازدواج نمیکردید؟
دوره سوگواری شما اگه واقعا دو سال شده یعنی به تنهایی از پس حل موضوع برنمیاین و باید برید مشاوره عزیز
خیلی کار بیجایی کردید عزیز
یعنی چی؟ شما مطلقا به آقایی نباید بگید بیا جلو! چه برسه به التماس از سطح معینی که رابطتون گذشت اگه آقا قدم جدی برنداشت صداش میکنی و میپرسی تصمیمت برای ادامه چیه؟
اگه دیدید قصد جدی کردن نداره میگید این مدلی ادامه نمیدید دیگه و کات میکنید واقعا کات میکنید! نه تهدید الکی
اگر تصمیمش عوض شد و اومد که هیچی نیومدم باز هیچی!
رهاش میکنید... تو این دوره و زمونه که نمیشه به زور زن کسی شد! تازه گیرم آقا قبول کنه وقتی شش دنگ دلش راضی نبوده
تو زندگی مشترک با شما چه رفتاری میخواد داشته باشه؟!
برید روانشناس عزیز.. تنها راه شما همینه
