بچها ۱۷ سالمه خیلی ب حیوانات علاقه دارم
خانوادم از همون بچگی نمیزاشتن حیوون بیارم خونه همش میگفتن زشته دختر چ به علاقه ب حیوون و ازین مزخرفا حالا امشب ی گربه دیدم تو دیوار از این واگذاریا خیلی دلم میخاستش بعد اومدم به مامانم بگم هزار نفر ریختن سرم و برو بابا
داداشم میگه ک گربه بگیری خودتو با گربه میندازیم بیرون ما حوصله میو میو نداریم پرتش میکنیم بیرون و مامانم میگه کثیفه و اینا
خونه ما حیاط داره بزرگه😞.
دگ منم عصبانی شدم رفتم تو اتاق گریه کردم
هعی چیکار کنم راضی بشن خیلی دلم میخادش🥺