سلام. من یکماهه با پسرعمومم
عاشقم بود حداقل من اونطورفکرمیکردم ازاولش گفت قصدش ازدواجه و سال بعد نامزدمیکنیم
یبار گفت لومیره رابطه و رفت و یه هفته بعد برگشت
دیشب مثل همیشه زنگ زد و خیلی عاشقانه و مهربون حرف میزد و گفت ک خیلی عاشقتم سال بعد مال منی
چن دیقه بعدش گفت ۶یا۷سال بعدازدواج میکنیم ب این زودیامنتظرنباش
گفتم تو ک تا الانم گفتی یسال بعد یهو چرا گفتی ۶سال
گفت همینه دیگه اگ منومیخوای صبرکن خب
گفتم اخه من۶سال باتوباشم صددرصدبعدش مال هم میشیم دیگه؟چون من خواستگارای خوبم تواین دورانه و بخاطرتو ردمیکنم
گفت قسمت خدا معلوم نیس من قول صددرصدنمیتونم بدم ک
گفتم خب اگه دوسم نداری بگو.گفت خیلی هم دوسِت دارم گفتم از الان بهت بگم بعدانگی سرم کلاه گذاشتی
بعد خودش بهم گفت سال بعدنامزدمیشیم ولی دیشب بهم گفت تو زودمیخوای ازدواج کنیم بخاطر هوس😐نفهمیدم چ ربطی داره
امروزم بهش پیام دادم گفتم ک چون عاشقت بودم وخودت گفتی زودازدواج کنیم من قبول کردم وگرنه من اصلا ب ازدواج فک نمیکردم
اونم گفت شب برم خونه بهت زنگ میزنم
توروخدا دلم خیلی گرفته چرا اینطورمیکنه
من تا۱۰سال هم میتونم منتظرش باشم بشرط اینکه مطمئنم کنه مال هم میشیم
چیکارکنم خیلی دوسش دارم😔