تاپیک قبلی گفتم بابام خیانت کرده... کاملا هم درست بود خیانتش.
با زن راننده اش از اون روز حالمون افتضاحه.
من انقدر گریه کرده بودم که یه مدت چشام سیاه شد
این دو ترم رو به بدترین صورت گذروندم.
یکم با کمک تراپیست حالم خوب شده بود ولی دوباره برگشته حالم.
دلم داغووونه که نمیتونم اون زنیکه رو به پلیس گزارش بدم
رسما تن فروشه یه خاله هم هست اونو رو هم میشناسیم ولی نمیتونیم لو بدیم چون بابام لو میره...
یه کم حرف بزنیم آروم بشم؟!