بیاید از سوتی هاتون و تیکه های خنده داری ک بهتون انداختن بگید
دخترعموی بابای من باردار بود تازه بچش به دنیا اومده
باهم هم سنیم دوستای بچگی
ولی خیلی وقت بود هم کلام نشده بودیم
مامانم یه کاره زنگ زد تبریک بگه تولد نوزادشو🙄
گفت گوشیو میدم فاطمه😑😑 منم هول شدم بعد مدت ها چون خیلی میگذشت از آخرین صحبتمون ، برگشتم گفتم( قدم نورسیده مبارک ایشالا بچت بزررررگ شههه😂🤗😶) اون پشت تلفن برای لحظاتی هنگ کرد 😂😂🥴🥴 آب شدم از خجالت🥲
شما هم بگین😂🤨