سلام دوستان.خلاصه می کنم. دو تا خواهر شوهر مجرد ۴۰ و ۳۶ دارم. خانواده همسرم تا متوجه شدن من باردارم با من قطع ارتباط کردن. حتی حالم رو نمی پرسیدن. برام عجیب بود. بعدا فهمیدم یکی از خواهر شوهرام که همزمان باهم ازدواج کرده بودیم، در اون زمان در حال طلاق گرفتن بوده و طلاق گرفته. دخترم الان ۵ ساله هست. برادر همسرم باهاش تماس گرفته که دل مادرش برای دخترم خیلی تنگ شده و ... یا اونا بیان تهران، یا ما بریم شمال. من هم چون اصلا حوصله رو به رو شدن با اونارو ندارم، گفتم همسرم و دخترم دو روز برن شمال. الان یاد بی محلی خواهر شوهرام به دخترم می افتم و عصبانی می شم. به نظرتون کار اشتباهیه که اجازه دادم همسرم و دخترم برن اونجا؟!